گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو_سیدمهدی محمدیان، آنچه این روزها در فوتبال برتر یا حرفه ای کشورمان در سطح باشگاهی شاهدش هستیم هر چیزی هست غیر از مسایل فنی و اتفاقات فوتبالی که منجر به ظهور استعدادهای برتر و پدیده هایی در این رشته شود که نسل دیگری از سردار آزمون ها، علیرضا جهانبخش ها، مهدی طارمی ها و امثالهم را به سطح اول فوتبال مملکت هدیه بدهد.
از ویژگی های لیگ برتر بیستم این بود که در نبود تماشاگران، حواشی روی سکوها کمتر شده و دیگر شاهد کور شدن فلان طرفدار استقلال و خونریزی سر بهمان طرفدار پرسپولیس را شاهد نخواهیم بود. حالا که دیگر خبری از نزاع طرفداران پرسپولیس و سپاهان بیرون از استادیوم نقش جهان نیستیم و کسی درباره حمله پرشورهای تبریزی طرفدار تراکتور به هواداران استقلال و پرسپولیس بیرون استادیوم یادگار امام فیلم و خبری منتشر نمی کند شاهد بروز اتفاقاتی در بطن فوتبال حرفه ای هستیم که باعث نگرانی از آینده این رشته می شود.
در حالی که پس از گذشت دو دهه از حرفه ای شدن فوتبال در کشورمان حالا باید شاهد روزهای بلوغ این ورزش در سطح باشگاهی باشیم، در لیگ جاری یکی از بی کیفیت ترین مسابقات را شاهدیم. فوتبالی که زیر و بم آن بوی پول می دهد و فوتبالیست ها کوچکترین توجهی به آنچه به خاطرش بازی می کنند ندارند و فقط دنبال موعد چک های شان هستند تا با پاس شدن شان تعداد آپارتمان های شان را افزایش بدهند و حواله اتومبیل های آنچنانی شان را تحویل بگیرند.
در سالهای گذشته نیز پول، بخش مهمی از فوتبال حرفه ای را بازی می کرد ولی این روزها موج غریبی از "ثروت افزایی" بین اهالی فوتبال براه افتاده که همه چیز این رشته پرطرفدار را در پر شدن حساب بانکی شان می بینند و کاری به ارائه تکنیک و تاکتیک تیمی ندارند و یا اگر هنوز هستند تعدادی محدود که فوتبال را دوست دارند و به خاطرش سر جلوی توپ می گذارند اینقدر کم شده اند که لابلای تجمل گرایی و درآمدزایی از این رشته گم شده اند. جای دوری نمی رویم و از یکی از مربیان تیم های پرطرفدار حرف می زنیم که با مشاوره دلالش برای درآمدزایی بیشتر، تیم محبوبی را به خاک سیاه نشانده و مدیر سابقش در صحبتهای خود از دو تا سه برابر کردن دستمزدش برای فصل جاری خبر داده بود!
این وسوسه ثروت افزایی، آثار خود را روی تک تک مهره های برگزاری این مسابقات گذاشته است و بالا و پایین هم ندارد. مربی و بازیکن نمی شناسد! حتی سازمان لیگ فوتبال در بهبوهه کرونا بدون توجه به احتمالات شیوع این بیماری بین بازیکنان و به خطر افتادن سلامت اهالی فوتبال یا رسانه مقابل همه پروتکل های بهداشتی ایستاده و برای راه افتادن چرخ فوتبال و درآمدزایی از قِبَل تبلیغات محیطی با قدرت باشگاه های را به فوتبال ترغیب می کند! گرچه تعدادی از باشگاه ها خودشان دوست داشتند بازی کنند! اما همین که متولیان اصلی برگزاری لیگ، اینقدر دلهره برگزاری مسابقات به خاطر منافع مالی اش را دارند دیگر چه توقعی می توان از بازیکنان و مربیان باشگاه ها داشت؟
در خلاصه فوتبال ایران در این هفته ها می توان به نمونه های مختلفی از این دست مسایل اشاره کرد که ذهن بازیکنان فوتبال به قدری درگیر پاداش برد و کم نشدن درصدی از قراردادشان بابت باخت است که با کوچکترین موضوعی به جان هم می افتند و یا چنان بر سر داور داد و فریاد براه می اندازند که گویی از قبل با هم پدرکشتگی داشته اند.
در بازی تراکتور و استقلال پس از خطای روی بازیکن تراکتور، بین دو تیم درگیری شد! در بازی پرسپولیس و فولاد، وقتی داور اعلام ضربه پنالتی کرد مسابقه چند دقیقه به خاطر حرکات اعتراضی حسین کنعانی زادگان متوقف شد! در همان بازی یک درگیری هم بین نیمکت دو تیم به وجود آمد! در مصاف گل گهر و تراکتور پس از سوت پایان درگیری شدیدی بین دو تیم به وجود آمد و البته در خلال مسابقه هم صحبتها و اعتراضهای دائمی امیر قلعه نویی باعث اعتراض کادر فنی تراکتور و درگیری بین آنها شد. محمود شجاعی برادر کاپیتان تراکتور به داور گفت یک سوت هم به کادر فنی گل گهر بدهید.
در بازی استقلال و سایپا لحظاتی بین نیمکت دو تیم درگیری پیش آمد! باز هم در همان دیدار محمد دانشگر بخاطر اعتراض پس از سوت پایان نیمه، کارت زرد گرفت و داور حتی می خواست او را اخراج کند که با حضور کادر فنی دو تیم داور آرام شد و درگیری به پایان رسید.
در واقع در دورانی که فوتبال به بهانه لذت بردن مردم از تماشای آن در دوران کرونا برگزار می شود تنها عایدی که برای مردم ندارد لذت تماشای مسابقاتی زیبا و هیجان انگیز است! هنوز از یاد نبرده ایم در هفته دوم لیگ برتر جاری چه توهین هایی بین دو نیمکت تیم های فولاد خوزستان و استقلال در ورزشگاه شهدای فولاد رد و بدل شد؟ جایی که داور تاب نیاورد و حسین کعبی را از زمین اخراج کرد! یا در پایان همان مسابقه محمود فکری حرفی را به کادر فنی فولاد نسبت داد که مجبور شد به خاطرش در تلویزیون از همه عذرخواهی کند!
آیا این همان فوتبالی است که وعده اش را می دادید تا مردم در دوران کرونا به خاطر تماشا کردنش ازخانه بیرون نروند و در منازل خود پای گیرنده های تلویزیونی بنشینند و لذت ببرند؟ حقیقتا در این 12 هفته تعداد بیانیه های باشگاه ها برای هم، برای سازمان لیگ، برای کمیته داوران یا فدراسیون فوتبال بیشتر از تعداد گلهای رد و بدل شده بین تیم های لیگ برتری بوده است! این همان فوتبالی است که سازمان لیگ وعده اش را به مردم می داد؟ اسکوچیچ باید از دل این فوتبال برای تیم ملی اش بازیکن انتخاب کند و دو ماه بعد با عراق و بحرین مصاف بدهد؟